ﺑﻌﻀﮯ ﻫﺎ ﺭُﻭ ﺑﺎﯾَﺪ ﺍَﺯ ﺗﻮ ﺭُﻭﯾﺎﺕْ ﺑــِڪِﺸﮯ ﺑﯿﺮﻭﻥْ
ﻣُﺤڪَﻢْ ﺑَﻐَﻠِﺶْ ڪُﻨﮯ،
ﺑَﻌﺪ ﺁﺭﻭﻡ ﺩَﺭِ ﮔﻮﺷِﺶ ﺑــِﮕﮯ :
ﺁﺧِــﮧ ﺗُﻮ ﭼــِﺮﺍ ﻭﺍﻗِﻌﮯ ﻧﯿﺴﺘﮯ ﻻﻣَّﺼَﺒـْ..
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
تکرار جملات سخت! | 0 | 124 | reyhane |
هر وقت فهمیدے ... | 0 | 120 | reyhane |
من بالا خانه ام را به موهای تو اجاره داده ام | 0 | 101 | reyhane |
خدایا زن شدم تا بر سرم کوبند؟ | 1 | 120 | mostafa |
عروس...! | 0 | 129 | reyhane |
وقتی تو باشی | 0 | 135 | reyhane |
زن باس...!!! | 0 | 159 | reyhane |
مرد باس....!!! | 0 | 89 | reyhane |
ﺑﻌﻀﮯ ﻫﺎ ﺭُﻭ ﺑﺎﯾَﺪ ﺍَﺯ ﺗﻮ ﺭُﻭﯾﺎﺕْ ﺑــِڪِﺸﮯ ﺑﯿﺮﻭﻥْ
ﻣُﺤڪَﻢْ ﺑَﻐَﻠِﺶْ ڪُﻨﮯ،
ﺑَﻌﺪ ﺁﺭﻭﻡ ﺩَﺭِ ﮔﻮﺷِﺶ ﺑــِﮕﮯ :
ﺁﺧِــﮧ ﺗُﻮ ﭼــِﺮﺍ ﻭﺍﻗِﻌﮯ ﻧﯿﺴﺘﮯ ﻻﻣَّﺼَﺒـْ..
تمام غصه هاي دنيا رو ميشه با يک جمله تحمل کرد :
خدايا ميدانم که ميبيني!!!
من یک مرد معمولی هستم
تو هم یک زن معمولی هستی
و ما هر دو نیازهای معمولی داریم
نیاز به آب و غذا و کمی هوا
و این که با هم باشیم
و همدیگر را دوست داشته باشیم
واین که خیلی معمولی
بمیریم ...
پس چرا سعی می کنی همه چیز را انقدر سخت بگیری عزیزم?
وقتی که زندگی
تا این حد معمولی است
پس بدترین چیزی که می تواند برای من و تو اتفاق بیفتد
چیزی نیست
به جز
یک اتفاق معمولی
تکراری ست این دیالوگ، اما ھنوز ھم معجزہ می کند وقتی از زبان کسی باشد کہ دوستش داری ...!
عشق من…خنجرت کولاک کرد...
...خیلی سخته
بدونی به اون که خیـــــــــــــــــــــلــــــــــــــی دوستش داری نمیرسی
...خیلی سخته
... که نتونی دستاشو بگیری یا تو آغوشت بفشاریش
.. تنها میتونم بگم که خیـــــــــــــــــلی دوست دارم " عزیزم " تا همیشه
...خیلی سخته
... برای رسیدن به اون که دوسش داری انتظار بکشی
ولی در آخر .. سهم این انتظار شیرین .. پایان تلخی باشه
پایانی که آغاز حسرت دوست داشته منه...
تا کی باید درحسرت رسیدن به تو بشینم...
تا کی باید بشینم تا لحظه قشنگ با تو بودن برسه
شاید ... تا فردا ... شاید
تــــــــــــا آخـــــــــر دنیـــــــــــــــــــا
درد دارد...
وقتی با نسیمی برود...
کسی که به خاطرش به طوفان زده ای
گلوی آدم را
باید گاهی بِتراشند
تا برای دلتنگی های تازه جا باز شود
دلتنــگی هایی که جایشان نه در دل
که در گلوی آدم است...
دلتنگی هایی که می توانند آدم را خفه کنند!
گاهی وقت ها خاطراتت به سراغم می آیند
مطمئنم تو میفرستی شان
حتی در خواب
بر موهایم دست میکشی
بیدارم میکنی
خیلی جالب است
واضح و روشن روبرویم حرکت میکنی
و مرور میکنم تمام آن روز را
گاهی لبخند
گاهی اشک
نصیب من میشود
عیب ندارد
همیشه آرزو میکنم آن روز ها بر گردند
گاهی
فقط یک آه ای کاش باقی می ماندند برایم میماند
که گاهی آن کسی که این خاطرات را برایم رقم زده
کنارم میدیدم
خدا را شکر میکردم
در آغوشت میگرفتم
و با حس زیبایی که در آغوشت دارم
مرور میکردم تمام آن خاطرات خوب را
و اینگونه زندگی به رویت لبخند میزند
برایتان خاطرات خوب آرزو میکنم
صدا می کنم " تو را "
این "جانی" که می گویی
جانم رامی گیرد
نزن این حرف ها را
دل من جنبه ندارد
موقعی که نیستی...
دمار ازروزگارم درمی آورد...!!
تعداد صفحات : 12